"پوست در برابر پوست" به قلم "امیر نصری"، اثری است که "خوانش جنایت و مکافات" در آن ارائه می شود. در این کتاب، "خوانش جنایت و مکافات" در زمینه ی آن چه "رمان به عنوان فلسفه" شناخته می شود، انجام می گیرد. "امیر نصری" با رویکردی که در کتاب "پوست در برابر پوست" پیشنهاد شده است ، فرصت هایی را برای توجه به بخش فلسفی داستان فراهم می کند. فلسفه و ادبیات داستانی هر دو می توانند به طور مشترک با بخشی از تجربه ی بشری همذات پنداری کرده و آن ها را به رسمیت بشناسند. تصویری که "جنایت و مکافات" از این رویدادها و تجربیات نشان می دهد، بازگو کننده ی این امر است که این رمان مسائل معرفتی منحصر به فرد خود را دارد و نباید به فلسفه به معنای ویژه ی آن محدود شود. نویسنده نشان می دهد که مسئله ی تصمیم گیری و انتخاب کار درست، با فراتر رفتن از اراده ی انسان به دست می آید و استقلال فردی یک مفهوم اشتباه است. داستایفسکی از طریق داستان زندگی قهرمان خود ، دیدگاه راسکولنیکف در مورد تعالی خیر و شر را مورد انتقاد قرار می دهد و تناقضات فلسفه ی نیهیلیستی را به تصویر می کشد. رادیون رومانویچ راسکولنیکف ، شخصیت اصلی داستان "جنایت و مکافات" ، مردی بیست و سه ساله است که از ذهنی باز و کنجکاو برخوردار است. ذهن او آشفته است و او مرتب در حال فکر کردن در مورد موضوعات مختلف است و تراوشات ذهنی او چیزی فرای تصور است. می توان او را نوعی فیلسوف نیز در نظر گرفت که تصورش از خودش، یک انسان شگفت انگیز و قدرتمند است.