کتاب «جار و جنجال در باغ گواوا» رمانی نوشته ی «کران دسای» است که نخستین بار در سال 1998 به چاپ رسید. «سامپات چاولا» در دوره ی قحطی، در خانواده ای نسبتا غیرمعمول و در شهری متفاوت از سایر شهرها به دنیا آمد. پس از سال ها شکست در مدرسه، شکست در کار، و گذراندن روزهایش با رویاپردازی، به نظر نمی رسد که آینده ی درخشانی در انتظار «سامپات» باشد. تا این که او روزی از یک درخت «گواوا» بالا می رود و به شکلی ناگهانی و غیرمنتظره به عنوان مردی مقدس به شهرت می رسد و باعث شکل گیری آشوبی در شهر کوچک خود می شود. زائران در اطراف درخت «سامپات» گرد هم می آیند، جاسوسان و سوداگران به شهر سرازیر می شوند و با گذشت زمان، همه چیز فقط بیشتر و بیشتر از کنترل خارج می شود.