این کتاب از جهات گوناگون با همه کتاب هایی که درباره آنتونیو گرامشی نوشته شده فرق دارد. اما مهم ترین تفاوت آن فصول بخش پایانی است که اندیشه گرامشی را با مسائل معاصر مرتبط کرده است. این فصول می تواند نمونه ای برای کاربست بصیرت های یک اندیشمند در مسائل معاصر باشد، و اینکه چه دشواری هایی در این کار هست و چه دقت هایی ضرورت دارد. شاید هم این پرسش به ذهن خواننده فارسی زبان متبادر شود که اندیشه گرامشی چه کمکی به «تحلیل روابط نیروها» و فرهنگ و سیاست در ایران معاصر می کند. فصول مذکور، شاید برای پاسخ به این پرسش به کار آیند، اما کاربست «تحلیل روابط نیروها» در مورد ایران، بالقوه سرآغاز پروژه ای گسترده است که این ترجمه هم می تواند بخشی از آن باشد.