نویسنده در کتاب حاضر به حکمت قدیم می پردازد و آن را در سه بخش (طبیعیات، عوارض جسم طبیعی، و نفس) بررسی می کند در ابتدا، نویسنده مفاهیمی چون حکیم، متکلم، صوفی، عارف، فلسفه و... را تبیین می کند. وی در تعریف فلسفه، چند تعریف از آن را ذکر می کند و خاطرنشان می سازد که فلسفه مشتق از فیلسوف است که دوستدار حکمت معنی می دهد و آن را نیز چنین تعریف کرده اند: علم به احوال اعیان موجودات و صفات آن ها به اندازه ی طاقت و توانایی بشر. در بخش طبیعیات، نویسنده به مباحثی چون تعریف جسم و اقسام آن، تناهی ابعاد، اقسام دور و... اشاره می کند. در بخش عوارض جسم طبیعی از مباحثی چون حرکت، اقسام حرکت، مکان، خلا، زمان و... سخن می راند و در نهایت، به موضوع نفس پرداخته و مسائلی چون تعریف نفس و اقسام آن، حافظه وهم و.... را به بحث می گذارد. وی در این بخش، حافظه را خزانه ی معانی می داند، چنانکه خیال، خزانه ی صور است. این قوه ذاکره نیز نام دارد چون به سبب این قوه، آن چه از انسان غفلت شده به زودی به یاد می آید.