رعنا، دختر آرام و سر به راه دانشگاه، که از تماس مادر یکی از همکلاسی های مغرور و پولدار خود به منظور خواستگاری و پذیرش این قرار ملاقات از جانب خانواده اش بسیار ناراحت است، پس از حضور آن ها در خانه شان از رفتارهای دوگانه باربد اعصابش به کلی بهم می ریزد. طرز برخورد باربد با او و پدر و مادرش کاملا متفاوت است، جلوی آن ها خود را عاشقی دلباخته نشان می دهد و در برابر رعنا کاملا متفاوت برخورد می کند، گویی برای رسیدن به هدفی خاص دست به چنین اقدامی زده است. رعنا که هیچ علاقه ای به سر گرفتن این وصلت ندارد و کاملا از پدر و مادرش ناامید شده است، مستقیم به سراغ باربد می رود، اما با شنیدن حرف های او بیشتر گیج می شود. باربد برایش از معامله ای دو سر سود می گوید که رعنا تنها قرار است در آن نقش همسری خوشبخت را بازی کند.