مسیحای عشق، خنده، زندگی. جبران خلیل حبران. تلاش برای ترسیم چهره ای از او به آن می ماند که بخواهیم رنگین کمان را در تایی ها بکشیم و یا ابرهای آسمان را در مشت خویش جمع کنیم همچون شن های ساحل دریا از میان انگشتان فهم ما می لغزد و همچون شبنمی بازیگوش با بالا آمدن آفتاب کنجکاوی ما محو می شود. او اهل لبنان نبود، اواهل هیچ کجا نبود، او فارغ از مکان بود و فراتر از زمان. وطن او کلمه بود. او در کلمه زاده شد، در کلمه زیست و در کلمه مرد؛ گرچه در قاموس او مرگ معنایی نداشت. آری ، کسی که در کلمه بمیرد، هرگز نمی میرد، ققنوسی است که در خاکستر خویش بال وپر می زند و تولدی دوباره می یابد. کسی که در کلمه فانی شود، جاودانه می شود. زیرا کلمه عشق بود و عشق خدا بود، خدا هرگز نمی میرد، پس کلمه همواره می ماند و همواره عاشقانه می ماند. این گونه است که جبران خلیل جبران با کلمات عاشقانه ی خویش در میان ما جاودانه شده است. این کتاب اثری است از مسیحا برزگر که توسط انتشارات خانه معنا به چاپ رسیده است. کتاب حاضر شرحی است بر مشهورترین کتاب جبران، به نام “پیامبر”که در اوایل قرن بیستم و در میان هیاهو و آشفته بازار پول و باروت و زمختی احساس بر تاقچه ی دل میلیون ها انسان در سراسر جهان نشست.