جنگ جهانی دوم به پایان رسیده، اما زندگی مایکل همچنان تحت تأثیر حوادثی است که پس از سقوط رژیم هیتلر روی می دهد. داستان با قتل پیتر کالاهان شروع می شود. قاتل کسی نیست جز دون کارلوس، رئیس گروهی که پدر مایکل هم برای او کار می کند. این گروه تبهکار طرفدار هیتلر، پس از شکست آلمان هنوز در پی تعقیب و ترور مخالفان هستند. دون کارلوس مأموریت تازه ای بر عهده ی آن ها می گذارد که برای انجامش باید راهی ایتالیا شوند. و مایکل در سالی که از مدرسه دور افتاده، مجبور است همراه پدرش به مأموریت برود و از نزدیک شاهد جنایت ها و اتفاق های هولناکی باشد که یکی پس از دیگری رخ می دهند.