کتاب مصور حاضر دربردارنده سه داستان تخیلی برای گروه سنی (ب) است. در داستان «علی بابا و چهل دزد» آمده: یک روز علی بابا چهل نفر دزد را دید که به طرف کوهستان می رفتند. چهل دزد کیسه ها و جعبه های زیادی داشتند و وارد غاری شدند و همه را آنجا گذاشتند. علی بابا بعد از رفتن دزدها به غار رفت و دید که آنجا پر از جواهرات و اموال دزدی است. او یک کیسه از جواهرات را برداشت و با خود به خانه برد و ماجرا را برای برادرش تعریف کرد. برادرش که فرد طمع کاری بود، به محلی که علی بابا گفته بود رفت تا جواهرات بیشتری بردارد. اما دزدان سر رسیدند و او را اسیر کردند. در ادامه، ماجراهای جالب و هیجان انگیزی برای علی بابا و دزدان اتفاق افتاد.