از شاعران برجسته ای که در ادبیات فارسی منظومه ی فکری دارند و همین منظومه ی فکریْ آن ها را از دیگران متمایز می کند، یکی مولاناست و دیگری بیدل. این دو شاعر در یک تقسیم بندی کلی هر دو پانته ایست یا وحدت وجودی اند، اما تکیه ی آن ها بر فرازهای معنوی این فلسفه باهم فرق می کند. همان طور که شاعران تعدادی واژه های دلخواه دارند که زیاد تکرارشان می کنندـ و من به این واژه ها سوگلی یا واژه های نظرکرده می گویم ـ مضامین سوگلی هم دارند. بنابراین، وقتی بر مضامین سوگلی تأکید دارند، از همان واژه های سوگلی هم زیاد استفاده می کنند و با آن ها تمثیل و استعاره و تشبیه می سازند و حتی نماد ارائه می دهند. بیدل شاعـر آینه ها نیست. شاعر آینه است؛ یعنی یکی از المان هایی که بیدل بسیار استفاده می کند آینه است و آینه رمـز یا استعاره ای است برای انسان.