سال ها و ماه های پیش از به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان از عجیب ترین ایام قرن بیستم است که همواره دست مایه ی داستان های بسیاری بوده است. «دختر اینشتین» دو ماه پیش از روی کار آمدن هیتلر با یافتن زنی زیبا و عریان و در حال احتضار در جنگل های حومه ی برلین شروع می شود. با یافتن این زن که هیچ نشانی از هویت او در دسترس نیست و خودش نیز چیزی را به یاد نمی آورد، روانپزشکی به نام «مارتین کرش» درمانش را به عهده می گیرد. از اینجاست که پزشک جوان نمی تواند دلباخته ی این زن زیبا و فتّانه نشود! انگاری که فراموشی و رنجوری زیبایی و قدرت عشق را صد برابر می کند و قهرمان داستان را به سیر و سفری عجیب و دور از باور می کشاند. از آنجا که در هنگام یافتن زن، آگهی شرکت در مراسم سخنرانی «آلبرت اینشتین» با موضوع «وضعیت کنونی نظریه ی کوانتوم» تنها سرنخی ست که می تواند ما را به اصل ماجرا هدایت کند، مارتین کرش پی آن را می گیرد و همین مسئله آغاز ماجرای اسرارآمیزی در قلب اروپای پیش از جنگ دوم جهانی دوم می شود که از برلین تا سوئییس و بالکان دامنه دارد. ماجراهایی که اینشتین، پسرش، فیزیک کوانتوم، آینده ی بشر و شهرت بزرگترین فیزیکدان تاریخ را تحت شعاع قرار می دهد! «فیلیپ سینگتون» نویسنده ی «دختر اینشتین» نه فقط قصه ای سرشار از شورانگیز عشق، ماجراجویی، رازآمیزی و سیاست، بلکه آموزه هایی از فیزیک را نیز در رمانش جای داده است که در نوع خودش منحصر به فرد است و رمانی را برساخته با انبوهی شگفتی، راز و حیرت.