نویسنده در این کتاب به تحریر نگاره ای از زندگی ذهنی و احساسی «فریدریش ویلهلم نیچه» (1844 1900م) پرداخته است. وی در گام نخست از این مسیر شخصیت فردی نیچه را مورد توجه قرار می دهد و سپس به توضیح صفت «ابر مردم» که اندیشه های نیچه را دربارة مردم آشکار می سازد، پرداخته و بیان داشته است که نیچه برای توصیف صفت ابر مردم به آموزه های زرتشت تکیه کرده است. آنجا که می گوید: «روح آدمی باید از سه دگردیسی بگذرد تا خودش را بیابد، ابتدا روح افتاده و فروتن است، زرتشت چیزی را خوبی می داند که با وزنش او را به پایین می کشد.» می گوید: «تمام دانایی ام از سوی خدا آمده و باید مسیرهای خدا را دنبال کنم.» نویسنده در ادامه، مسیر تکامل نیچه را ترسیم می کند و در پایان در نگاهی گذرا روان شناسی نیچه را به منزلة مشکل روان آسیب شناسانه مورد بررسی قرار می دهد.