فیلمنامه سه قسمتی بهرام بیضایی. «آهو، سلندر، طلحک و دیگران» تصاویر تلخی از آدم های تباهی است که گاهی اسباب تباهی خود را به دست می آورند. بیضایی در سه اپیزود این فیلمنامه به نقد وجوه مختلف فرهنگ و جامعه ظالم و گرفتار جهل می پردازد و البته به گوشه نشینانی که برخلاف جریان شنا می کنند و آگاهانه سعی در مقاومت در برابر جهل و ظلم و تهاجم دارند. مهاجمان صحنه هر سه قسمت، شهری ویران و غارت شده با اجساد انباشته شده در پشت دیوارهای آن است. در قسمت اول فیلمنامه، داستان دختری که بر خلاف عرف رایج در مقابل ظلم و تجاوز ایستادگی می کند، روایت می شود. بیضایی در اپیزود سوم با عنوان «تلحک و دیگران» به یکی از دغدغههای همیشگی خود یعنی احیای سنتهای نمایشی ایرانی پرداخت و مثل همیشه با نگاهی جدید و متفاوت به سراغ یکی از این سنتها رفت و از آن استفاده کرد. مبنایی برای رویکرد انتقادی به جامعه و تاریخ و فرهنگ قرار داده شده است. سنتی که بیضایی در این قسمت از آن وام گرفته است، جشن قدیمی میر نوروزی است. در این جشن مردم خط کشی دروغین را به جای حاکم واقعی قرار دادند و او احکام خنده داری صادر کرد که حاوی نکات انتقادی در لفافه خنده و شوخی بود. بیضایی در «تلحک و دیگران» جنبه غم انگیز سرنوشت میر نوروزی را در جامعه ای نشان می دهد که تحمل نقد را ندارد.