متنی که ترجمه آن را پیش رو دارید، دقیقا بیانگر تنشی است که کل آثار نویسنده را دربر می گیرد. انتخاب این متن که از گفتگوهای خود ما در مورد دوستی سرچشمه گرفته است، به پرسش هایمان درباره ی احساس دوستی پاسخ می گوید که جایگاه کمی را در ادبیات به خود اختصاص داده است، در صورتی که سهم عشق در این میان بسیار بیشتر است. در فرهنگی که وحدت عرفانی معمولا به زیور گل و بلبل آراسته می شود، فرهنگی که زیباترین اشعار، سرود غم انگیز جدایی هاست، آیا عشق ذاتا خیال انگیزتر از دوستی نیست؟ آیا دوستی نوعی حجب و حیا در خود پنهان دارد یا اساسا تردید ذاتی و عمیق وجود دارد که دوستی بتواند در قالب شعر و پندار و تخیل درآید؟ البته نزد اندیشمندان یونان قدیم، از دوستی به عنوان فضیلت سیاسی تمجید می شد و به معنای خمیرمایه ی انسجام اجتماعی درنظر گرفته می شد؛ این نگاه از درکی که ما امروز از مضمون دوستی داریم، بسیار متفاوت است و...