از نظریة نامگذاری افلاطون گرفته تا مباحثی که سوسور دربارة نشانة زبانی و دلالت مطرح می کند و تحولاتی که پساساختارگرایی نام گرفته است و دیدگاه های دریدا آنها را نمایندگی می کند، همه معرف مساله ای اساسی است: مسالة رابطة بین زبان و جهان و یا زبان و شناخت جهان؛ و پاسخ های داده شده جملگی کوشش هایی بوده است برای تبیین آن که چه طور زبان که یک نظام بازنمودی است امکان ارتباط بین انسان ها دربارة جهان و رویدادهای آن را فراهم می کند، بار دلالی خود را از کجا به دست می آورد و چگونه نشانه ای به چیزی (به مفهوم عام کلمه که شامل احساس، عواطف، خیال و مشابه آن نیز می شود) دلالت می کند و مخاطب یا دریافت کننده متوجة واقعیت دلالت می شود حتی اگر به مولدی قطعی دست نیابد. مطالب یادشده بخشی از مقاله ای است که در آن شرحی از دیدگاه های سوسور دربارة دلالت، نظرات پیرس و سرانجام تحول این دیدگاه ها در پساساختارگرایی به خصوص در نظرات دریدا به دست داده شده است. این مجموعه حاوی مقالاتی در زمینة نشانه شناسی در حوزة نظریه و عمل است.