بر خلاف رویکرد قدیمی به تصاویر مانند تاریخ هنر، نشانهشناسی تصویری با نشانههای تصویری بهعنوان یک کل برخورد می کند ، نه تصاویر منفرد. این بدان معناست که هدف آن تعیین این است که در مورد هر تصویر، در مورد برخی از دستههای کلیتر نشانههایی که نشانههای تصویری نمونهای از آنها هستند، چه چیزی صادق است، مانند نشانههای نمادین و بصری، و انواع خاصی از علائم تصویری مانند نقاشیها و عکسها (ساخت انواع)، پوسترها و کارت پستال های تصویری (انواع تیراژ)، آثار هنری و تبلیغاتی (انواع عملکرد). این را نمی توان با بررسی دقیق یک تصویر، هر چند جزئی، انجام داد. در فصل اول، به طور کلی به بررسی نشانهشناسی عکاسی میپردازیم و سپس نگاهی انتقادی به مشارکتهای ناشی از تحلیل سیستم خواهیم داشت، که چند اثر تجربی به آن اضافه خواهد شد. فصل دوم به تجزیه و تحلیل متن مربوط می شود، ابتدا با مرور و بازنگری تحلیلی از عکسی از کارتیه برسون که فلوخ مطالعه کرده است، و دوم، با بررسی دقیق دو عکس بسیار متفاوت، اثر هنری و من ری، که کراوس آن ها را تهیه کرده است. در عین حال، ما سیستم روش شناختی را که قبلا در قسمت قبل آغاز شده بود، دنبال خواهیم کرد. سپس، در فصل سوم، تز کنجکاوانه ی کراوس و دوبوآ را مورد بحث قرار می دهیم که بر اساس آن دوشان و نقاشان پست مدرنیسم به نوعی اصل شاخص بودن عکاسی را در اختیار گرفته اند. در طول بحث خود، ما به چند دسته از ابزارها و اهداف و تقسیمات کانال که برای استفاده از تصاویر عکاسی شناخته شده اند، توجه خواهیم کرد.