لابد بسیار درباره ی هنرهای هفتگانه و هفت هنر شنیده اید و درباره ی هر یک از این ها هم چیزهایی می دانید، اما خب، معمولا سهم رقص از این هنرها چندان شناخته شده نیست و حتی بعضی ها نمی دانند یکی از این هنرها رقص است. گفتن ندارد که این موضوع به شرایط خاص موسیقی و رقص در کشور ما مربوط می شود، در حالی اگر نگاهی به تاریخ این هنر در گوشه و کنار جهان، از جمله ایران، بیندازید، می بینید که از سده ها و هزاره ها پیش، زندگی بشر در جای جای این سیاره ی خاکی با شعر و موسیقی و رقص درآمیخته بوده است. آرزو افشار در کتاب «درآمدی بر رقص و حرکت» کوشیده است در قالب کتابی کوچک نوری به تاریخ دور و دراز رقص در ایران و گوشه و کنار جهان بیندازد. افشار به طور خاص دانشجویان رشته ی نمایش را مخاطب خود قرار داده است، چرا که به گفته ی خودش در پیش درآمد مختصری که بر این کتاب نوشته، بیش تر این دانشجویان شناخت چندانی از رقص به عنوان «عالی ترین ابزار نمایش مفاهیم از طریق بدن و حرکت» ندارند، موضوعی که می توانست آن ها را به درک بهتری از نمایش سوق دهد. افشار در مقام کسی که این روزها نمایش تدریس می کند، در دوران تحصیل خود در دانشکده ی تئاتر به این نتیجه رسیده بود که منبع قابل اعتنایی در زمینه ی رقص به زبان فارسی وجود ندارد؛ همین شد که تصمیم گرفت با دیدی علمی به سراغ این هنر برود و ماحصل مطالعات و پژوهش های خود را در قالب کتاب «درآمدی بر رقص و حرکت» گردآوری کند. کتاب چهار فصل دارد. فصل نخست به بحثی درباره ی «رقص، آیین و تئاتر» اختصاص یافته است. فصل دوم به «رقص در تمدن های مهم جهان» می پردازد. نویسنده در فصل سوم «رقص ایران» را «در گذرگاه تاریخ» زیر ذره بین برده است. و در نهایت، فصل چهارم و پایانی کتاب نیز «سیری در رقص معاصر و نظریه ی رقص نوین» نام گرفته است. با هم فرازی از این کتاب را می خوانیم: