کاوشی در مورد محدودیت های علمی دانش که باورهای عمیق ما را در مورد جهان، عقلانیت و خودمان به چالش می کشد. بسیاری از کتاب ها آنچه در مورد جهان شناخته شده است توضیح می دهند. این کتاب آنچه را که نمی توان دانست بررسی می کند. این اثر به جای کاوش در حقایق شگفتانگیزی که علم، ریاضیات و عقل برای ما آشکار کردهاند، آنچه را که علم، ریاضیات و عقل به ما میگویند قابل آشکار شدن نیست، مطالعه میکند. نوسون یانوفسکی در «فراسوی مرز های استدلال» آنچه را که نمیتوان پیشبینی کرد، توصیف کرد یا دانست، و آنچه را هرگز درک نخواهد شد، در نظر میگیرد. او محدودیت های کامپیوتر، فیزیک، منطق و فرآیندهای فکری خودمان را مورد بحث قرار می دهد. یانوفسکی وظایف سادهای را که برای کامپیوترها تریلیونها قرن طول میکشد تا انجام دهند و سایر مشکلاتی که رایانهها هرگز نمیتوانند آنها را حل کنند، توصیف میکند. جملات انگلیسی کاملا ساخته شده که هیچ معنایی ندارند. سطوح مختلف بی نهایت؛ دنیای عجیب کوانتومی؛ ارتباط نظریه نسبیت؛ علل تئوری آشوب؛ مسائل ریاضی که با روش های عادی قابل حل نیستند. و جملاتی که درست است اما قابل اثبات نیست. او محدودیتهای شهود ما درباره جهان را توضیح میدهد - ایدههای ما درباره مکان، زمان، و حرکت، و رابطه پیچیده بین دانش و معلوم. یانوفسکی با حرکت از امر عینی به امر انتزاعی، از مسائل زبان روزمره گرفته تا سوالات فلسفی سرراست و تشریفات فیزیک و ریاضیات، انبوهی از مسائل و پارادوکس های حل نشدنی را نشان می دهد. او با بررسی محدودیتهای مختلف دانش ما نشان میدهد که بسیاری از این محدودیتها الگوی مشابهی دارند و با بررسی این الگوها میتوان ساختار و محدودیتهای خود عقل را بهتر درک کرد. یانوفسکی حتی تلاش میکند به فراتر از مرزهای عقل نگاه کند تا ببیند، اگر چیزی وجود دارد، چه چیزی وجود دارد.