در کتاب حاضر، تلاش بر آن است ضمن بیان نظریات عرفانی «عین القضات همدانی» (492-525 ق) دربارة ابلیس، ارتباط آن با نظام احسن شرح داده شود. از این رو نخست، مسئلة شرور؛ هدایت؛ ضلالت؛ و شقاوت؛ به همراه تعریفی از نظام احسن ارائه و سپس نقش ابلیس در نظام احسن تبیین شده است. همچنین نام های ابلیس و اشتقاق آنها و نظر عرفا به ویژه عین القضاه دربارة ابلیس ذکر شده است. در نظر عین القضاه ابلیس داعی از حق و دربان عزت است، بنابراین متعلق به عالم دنیا نیست، اما آثار وجودی او می تواند در دنیا ظاهر شود و آن زمانی است که با آدمیان ارتباط برقرار می کند. وی معتقد است اگر شیطان بر انسان سجده نکرده به آن علت است که ارادة خداوند بر آن بوده و این امر مقدمة زندگی انسان را در زمین فراهم آورده است که اگر چنین نمی شد، انسان نیز در زمین زندگی نمی کرد.