زن آهنی آمده است تا از نوع بشر به علت بی مبالاتی هایش که منجر به آلودگی دریاها، دریاچه ها و رودخانه ها شده است انتقام بگیرد. اولین هدف زن آهنی انهدام کارخانه ضایعات است که پدر لوسی و بیشتر مردان شهر در آن به کار مشغول اند. لوسی خشم زن آهنی را درک می کند، خود او هم دلش می خواهد موجودات آبزی را از مرگ های دردناک برهاند، ولی از طرفی هم دلش می خواهد پدرش را نیز نجات دهد. لوسی نیاز به کمکی خارق العاده دارد و چه کسی بهتر از هوگارت و مرد آهنی...؟ داستان جدید تد هیوز، ملک الشعرای انگلستان، نیز مانند داستان کلاسیک و مدرن مرد آهنی، مملو از تصاویری زیبا و قوی است. این داستان فریادی پرشور و بی نظیر علیه تخلیه زباله های صنعتی و آلوده کردن بی وقفه آب های زمین است. «زن آهنی نیز مثل مرد آهنی افسانه ای مدرن و عالی است.»