"فردا" از "گیوم موسو" داستانی است عاشقانه که از کلیشه های رمانتیک فاصله گرفته و قصه ی "متیو" و "اما" را با روایتی گیرا به مخاطب عرضه می کند. "متیو"، با آن صورت سبزه و کفش های چرمی اش، با روحیه ای مشتاق و شخصیتی جذاب، یکی از اساتید دانشگاه هاروارد است. "متیو" میان دانشجویانش بسیار محبوب است، چون سخنرانی های بی تکلف و تاثیرگذار او، فلسفه را برای همه قابل درک کرده است. این محبوبیت تا جایی پیش رفته که برای شروع کلاس های جدیدش، بیش از هشتصد نفر ثبت نام کرده اند و قرار است کلاس در تالار اصلی دانشگاه برگزار شود. جمله ای که روی تخته نوشته شده می گوید: اگر فلسفه رنج روح را از بین نبرد، فایده ای هم ندارد. "متیو" به تازگی همسرش را در حادثه ای هولناک از دست داده و حالا تک و تنها از دخترش مراقبت می کند. در این بین او لپ تاپی می خرد و متوجه می شود که هنوز عکس هایی متعلق به صاحب قبلی لپ تاپ، در آن باقی مانده است. بنابراین سعی می کند با صاحب قبلی ارتباط برقرار کند و این صاحب قبلی، زنی است به نام "اما". زنی که در دهه سی زندگی اش هنوز به دنبال یاری همراه می گردد. صحبت های "متیو" و "اما" آن ها را وا می دارد که یک قرار ملاقات بگذارند. نکته ی جالب داستان "فردا" به قلم "گیوم موسو"، این است که "متیو" و "اما" در دو دنیای موازی زندگی می کنند؛ در واقع "اما" یک سال عقب تر از "متیو" زندگی می کند و این "متیو" را به فکر وا می دارد که شاید "اما بتواند" از مرگ همسرش جلوگیری کند. و این گونه داستان "فردا" از "گیوم موسو" آغاز می شود.