تاد پسری است که خیلی به کرم ها علاقه دارد، شاید بیشترین وقت خود را با کرم ها می گذراند، بنظر او کرم های بزرگ و چاق چله واقعا دوست داشتنی اند مخصوصا اگر لزج باشند، تاد آدمهای زیادی را با کرم هاش به وحشت می اندازد و دنی که دوست صمیمی تاد هست با اینکه واقعا از علاقه ی زیاد تاد به کرم ها سر در نمی آورد، از شرکت در نمایش های مردم آزارانه تاد لذت می برد. البته تمام این بازی ها و سرگرمی ها و علایق به زمانی قبل از این برمی گردد که کرم های وحشی ناگهان سر از خاک بیرون می آورند و همه جا را فرا می گیرند. واقعا چه حسی دارد وقتی گرفتار یک عالمه کرم لزج عصبانی باشی؟