عموم انقلاب های شناخته شده ی جهان، انقلاب های کارگری و دهقانی و برآمده از دل فرودستان هستند. اما در تاریخ، انقلاب هایی هم هستند که اشراف و نجبا سردمدار آن بوده اند. یکی از آن ها، انقلاب 1825روسیه است که گروهی از افسران ارتش، نجبا، اشراف، بازرگانان و صاحب منصبان سردمدار آن بودند و علیه نیکلای اول، تزار روسیه، قیام کردند. کتاب «شاهزاده خانم محکوم» نوشته ی «داریا اولیویه» و ترجمه و اقتباس «ذبیح الله منصوری»، روایت این انقلاب با محوریت شاهزاده ای فرانسوی تبار است که دل به افسر نجیب زاده ی روسی بسته است و همین عشق پیوند عظیمی میان او و این انقلاب و مبارزات آن ایجاد می کند. مبارزات انقلابی که در قرن نوزدهم و به تأسی از انقلاب فرانسه و شعارهای آزادی، برابری و برادری اش در تمام اروپا ریشه دوانده بود، قصد داشت حکمرانان تمامیت خواه و مستبد را سرنگون و یا مجاب کنند که به حاکمیت قانون تن دهند. انقلابیون روسیه در 1825 نیز هدفشان دست یافتن به حکومتی پارلمانی و خلاص شدن از شر استبداد بود. رمان تاریخی «شاهزاده خانم محکوم» با دستمایه قرار دادن تلاش های انقلابیونی که با توجه به طبقه ی اجتماعی متفاوت شان، مواجهه ی دیگرگونی با این مسئله داشتند، داستان انقلابی را روایت می کند که با عشق، خون، شکست، تبعید و مرگ گره خورد و در تاریخ با همین ها به یاد مانده است.