"غریبه در شهر" رمانی است با پس زمینه ی تاریخی به قلم "غلامحسین ساعدی" که حوادث سال 1288 شمسی را مورد توجه قرار داده است. سالی که تبریز توسط قوای روس اشغال شد و داستان "غریبه در شهر" نیز، در همانجا اتفاق می افتد. این اثر از "غلامحسین ساعدی"، که بیشتر با نمایش نامه ها و فیلم نامه های درخشانش شناخته می شود، آخرین رمانی است که به قلم وی نوشته شد و با پرداختن به برهه ای از تاریخ ایران که درگیر جنگ جهانی بوده، هم یک اثر تاریخی و هم یک داستان اجتماعی به شمار می رود. "غریبه در شهر" قصه ی روزهایی است که شایعه ی از بین رفتن ستارخان، سردار ملی ایران، بر سر زبان ها افتاده و از طرفی گفته می شود که قرار است عموی او، با نام امامقلی، قیامی را ترتیب دهد. از یک سو روس ها در صدد سرکوب خیزش مردمی هستند و از سوی دیگر مردم، شخصیت امامقلی را باور ندارند و فکر می کنند نام او تنها یک شایعه است که بر سر زبان ها افتاده است. در این بین حضور یک "غریبه در شهر" به اسم حیدر، توجه همه را به خود جلب می کند. از آن جایی که "غلامحسین ساعدی" عمدتا یک نمایش نامه نویس و فیلم نامه نویس است، استفاده ی مناسب و به جا از دیالوگ ها، از فنونی است که وی در آن بسیار چیره و زبردست بوده و در رمان "غریبه در شهر" نیز این مهارت کاملا به چشم می خورد. شخصیت پردازی این رمان بسیار ملموس است و داستان از آهنگ و طنین دلپذیری برخوردار است؛ به نحوی که پس زمینه ی تاریخی رمان نه تنها خسته کننده نیست، بلکه توجه خواننده را بیش از پیش به تاریخ کشور جلب می کند.