عامه ی مردم و حتی بسیاری از اهالی سیاست و دانشگاه، تصورشان از اثر هنری، چیزی ست که شخصیتی منزوی به نام هنرمند، در خلوت خودش آن را خلق می کند و هنرمند همان گوشه گیر جدا افتاده از جامعه است که از اختلال افسردگی رنج می برد! اما درواقع ماجرای هنر، اثر هنری و هنرمند، نه فقط در جهان امروز بلکه در اکثر اعصار تاریخ، چیز دیگری بوده است. خلق هنری از دوران باستان تا به امروز یک فرایند جمعی پیچیده بوده و هست که بدون به هم پیوستگی مناسبات انسانی مختلف در بستر جامعه، امکانیّت نداشته و ندارد. «هوارد بکر» یکی از مهم ترین عالمان علوم اجتماعی ست که روی این نکته دست گذاشته و با کتاب درخشان «جهان های هنری» به سراغ تجزیه و تحلیل این موضوع رفته است. بکر در این کتاب ادله هایش را در خصوص هنر به مثابه ی یک کنش جمعی کنارهم می گذارد و سعی می کند با شرح گستره ی عظیم و طویل کار هنری حاصل از همکاری مجموعه ی هنرمندان، تهیه کنندگان، تولیدکنندگان مواد اولیه، شبکه ی پخش و توزیع و فروش و مخاطبان، به غلط انگاری های پیشینی خاتمه دهد. هوارد بکر در کتاب «جهان های هنری»، در یازده فصل با سرخط های «جهان های هنری و فعالیت جمعی»، «قراردادها»، «بسیج منابع»، «توزیع و فروش آثار هنری»، «زیبایی شناسی، زیبایی شناسان و منتقدان»، «هنر و دولت»، «ویرایش»، «حرفه ای های ادغام شده، تک روها، هنرمندان محلی، و هنرمندان مبتدی»، «هنرها و صناعت ها»، «تغییر در جهان های هنری» و «شهرت و اعتبار»، به شکل دقیق، حساب شده و ژرفی، مباحثش را تدوین و تبیین کرده است.