افسانۀ نو، هشت داستان جدی و طنز از نقی سلیمانی است. حال و هوای کلی مجموعه و عناصر آن خیال، واقعیت، پسرها و دخترها، امپراتور، انار، سنجاق قفلی، کفش، هواپیما، مورچه، آسمان خراش، سحر افسانه ای یک آینه، و زندگی درعین رویارویی با مرگ است. شخصیت های داستان ها نیز گوناگون اند: پسربچه ای که خطر می کند و به سفری کوتاه با یک دزد دست می زند و خانۀ بدقواره و بدنقشه شان را چون یک هفت تیر می پندارد؛ دخترکی خوشحال که در هجوم بمباران تهران «خاله» می شود و دنیای خاصی پیدا می کند؛ امپراتوری که یک آدامس را جدی می گیرد و تاریخی را برای خودش می جنباند، چسبناک و لذت بخش می کند؛ سرمایه داری که در پناه آسمان خراش از هجوم جنگ و مردم گریخته است و آرزویش این است که جایزۀ بزرگ ترین سازندۀ کیک را ببرد؛ و پسرکی که در انشاهایش می نویسد نمی خواهد پسرها شیر باشند و مثل شمشیر و دخترها موش باشند و مثل خرگوش ...