بازگشت به امر سلبی از منظر «بنجامین نویز» نویسندهی کتاب «استمرار امر سلبی؛ نقدی بر اندیشهی اروپایی معاصر» نه یک پیشنهاد، بلکه یک ضرورت است. نویز عمیقا و شدیدا معتقد است که باید از تاییدگرایی در فلسفه دست کشید و به نقد ویرانگر دو سوی این انگاره در فلسفهی معاصر اروپا و غرب پرداخت. عبور از بدیو، دلوز، دریدا، نگری و دیگر فیلسوفان نیمهی دوم قرن بیستم به بعد اروپا، کاریست که نویز آن را لازمهی حرکت تفکر فلسفی در دوران ما میداند. «استمرار امر سلبی؛ نقدی بر اندیشهی اروپایی معاصر» به روی افلاطونیان و اسپینوزاییان شمشیر میکشد چون با قطعیت معتقد است: «هر دوی آنها به شیوههای مختلفی موید خلق کردن بیپروای هستیشناسیهای متافیزیکی، توان بالقوهی سوژه برای ابداع، ضرورت تولید امر نو و در عین حال بدگمان به امر سلبی و سلبیتند.» نویز در این کتاب با رفتن به دل آرای فیلسوفان برسازندهی فلسفهی معاصر اروپا اذعان میکند که به دلیل واکنشی بودن رفتار فلسفی این فیلسوفان، فقط با سربرآوردن تضاد با نقطهی مقابلشان است که معنا پیدا میکنند و به همین دلیل سرشار از نقصان هستند. «استمرار امر سلبی؛ نقدی بر اندیشهی اروپایی معاصر» با کندوکاو در فلسفهی امروز نشان میدهد که این فلسفهی تاییدگر همواره درگیر سلبیگرایی است، ولی یک سلبیگرایی مالامال از افراط و عصبیت.