سیدجعفر شهیدی از سویی با زبان فارسی پیوند داشت، با ریاست دانشکده علوم انسانی و موسسه لغتنامه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی، و از سوی دیگر با فقه و تاریخ اسلام. از اینرو زبان فارسی را به تاریخ اسلام کشاند و تاریخ و فقه را به زبان فارسی. سیدجعفر شهیدی در تاریخ اسلام دنباله راهی را پیشگرفت که دیگرانی در تاریخنویسی آغاز کردهبودند؛ سادهنویسی در نثر و زبان و تکیه بر تکنیکهای روایی، و تمایز او با دیگران این بود که در تاریخ اسلام که به فراخور مضمون بیشتر کشش به دیوانینویسی داشت، نثروزبانی تازه گشود. پشتوانههای شهیدی در زبان و ادبیات فارسی، از او نویسندهای با نثرهای سالم و معیار ساخت و با گرایش روزافزون به بازخوانی تاریخ اسلام، پیچیدگیهای تحلیلی هم کاست. شهیدی با ترجمه مسجع و مقفای نهجالبلاغه رویکردی متفاوت پیشه کرد که با راهش در تاریخ متفاوت بود. میراث زبانی شهیدی در تاریخ و ترجمه ماناست.