پرسشهای اساسی چیستی ادبیات و چرا ادبیات میخوانیم، همواره از کودکی تا بزرگسالی برای بسیاری از آدمها وجود داشته و دارد. برای همهی عاشقان ادبیات پیش آمده که با افرادی روبرو شدهاند که با تبختر از کتابخوان بودن خودشان حرف زدهاند و تاکید کردهاند که کتابخوان و کتابباز حرفهایاند و وقتشان را تلف خواندن رمان، داستان، شعر و دیگر گونههای ادبی نمیکنند! در مواجهه با این دست آدمهاست که میتوان این پرسش را هم پیش کشید که آیا به کسی که ادبیات نمیخواند میتوان گفت کتابخوان؟ کتابی نظیر «آنچه ادبیات می نامندش» با عشق نویسندگانش، «اندرو بنت» و «نیکولاس رویل» به ادبیات، میتواند متنی دقیق و تحلیلی برای کندوکاو در این پرسشها و یافتن پاسخهای مناسب باشد. نویسندگان کتاب به درستی با شرح و روایت ارتباط تنگاتنگ ادبیات با عرصههای زیستی مختلف، سیاست، فلسفه، هنر، زندگی و مرگ و ... به فهم شناخت ناقصی که از ادبیات وجود دارد، کمک میکنند. این کتاب همهی آن کجفهمیها از ادبیات و تقلیل آن به یک سرگرمی را باطل میکند و در سه بخش خواندن، اندیشیدن و نوشتن، عمق و گسترهی عجیب ادبیات و تاثیرش بر فرهنگ و ذهن و زبان بشر را نشان میدهد. کتاب «آنچه ادبیات می نامندش» برآمده از عشق نویسندگانش است که نه فقط عاشق ادبیات هستند، بلکه قوهی شناخت و ذهن خلاقهشان نیز به حدیست که با نمونهها و مصداقهایی دقیق و تحلیلهای هوشمندانه توانستهاند به چیستی و چرایی ادبیات پاسخ دهند.