سرخپوستان آمریکایی برای زنی که 52 ساله میشود، جشن کمال میگیرند! این باور کهن، خاص و به شدّت انسانی و مبتنی بر واقعیت زنان، چیزیست که «جین شینودا بولن» در کتاب «نمادهای اسطورهای و روانشناسی زنان پس از میانسالی» دست به واکاوی و تحلیل آن میزند. زنان که همواره در اکثر فرهنگها پس از پنجاه سالگی و در ثلث سوم زندگیشان با تعابیر تحقیرآمیزی همچون «پیرزن» خوانده میشوند، به واقع درحال تجربهی دورانی از بلوغ و فهم زیست خودشان هستند که بولن معتقد است باید به مثابهی یک موهبت به آن نگریسته شود. بولن در مقدمهی این کتاب تصریح میکند که قصد دارد نگرهی غالب نسبت به کلمهی «پیرزن» را تغییر دهد و با تأکید بر اهمیت خرد در پیری، به عبارت «پیر فرزانه» میرسد که نمودی از خردمندی، هوشیاری و حکمت است و برآمده از کهنالگوهاییست که درست در همین دورهی زیستی زنان در دسترس است. کتاب «نمادهای اسطورهای و روانشناسی زنان پس از میانسالی» از سه مرحلهی الهگانی زنان یعنی دوشیزگی، مادری و پیری نام برده و دوران پیری را با آغاز یائسگی برابر میکند. دورانی که به باور کهن سرخپوستان، دورانیست که زنان به جای فرزند، به زایش خرد میرسند و زن خردمند یا همان پیر فرزانه نمود مییابد. بولن با نظر انداختن به فعالیتها و پژوهشهای فمینیستی در چند دههی اخیر، بر غلط بودن بسیاری از انگارههای پیشینی جوامع سنتی صحه میگذارد و کتابش را بر اهمیت فهم پیرسالی در زنان بر پایهی شناخت کهنالگوها بنا مینهد. کتاب «نمادهای اسطورهای و روانشناسی زنان پس از میانسالی» کتابیست برای اینکه زنان بدانند وقتی آنقدر عمر کنند که دیگر از جوانی و دوران مادرشدن عبور کرده باشند، باید با عشقی عمیق و وسیع، معناهای زندگی را دریابند و به شناختی کامل از خویشتن خویش برسند.