چهار نفر با دیدگاههای کاملا متفاوت در مورد جهان در قطاری ملاقات میکنند و شروع میکنند درباره آنچه که باور دارند صحبت کنند. گفتگوی آنها از استدلال منطقی سرد گرفته تا رویارویی شدید شخصی متفاوت است. هرکدام با متقاعد شدن به اینکه حق با اوست شروع می کنند، اما کم کم شک و تردید به وجود می آید. در سنتی که به افلاطون برمی گردد، تیموتی ویلیامسون از مکالمه ای تخیلی برای کشف پرسش هایی در مورد صدق و کذب، و دانش و باور استفاده می کند. آیا حقیقت همیشه نسبت به یک دیدگاه است؟ آیا هر نظری جایزالخطاست؟ چنین ایده هایی برای مبارزه با جزم گرایی و عدم مدارا به کار رفته است، اما آیا آنها با جدی گرفتن هر دیدگاه مخالف سازگار هستند؟ پیش فرض این کتاب هیچ آشنایی قبلی با فلسفه نیست و دغدغه های آن را به گونه ای در دسترس و قابل فهم معرفی می کند. آیا یک دیدگاه واقعا درست است و دیگری واقعا اشتباه؟ تصمیم گیری با خواننده است.