به تدریج از سال 2003، رجب طیب اردوغان، رهبر خودکامه ترکیه، تلاش کرد تا ترکیه را به یک قدرت بزرگ تبدیل کند - طبق سنت رهبران ترک گذشته از سلاطین متاخر عثمانی تا آتاتورک، بنیانگذار ترکیه مدرن. در کتاب امپراطوری اردوغان ، سونر چاپتای، نویسنده برجسته سلطان جدید - اولین زندگینامه رئیس جمهور اردوغان - مروری استادانه از سیاست قدرت در خاورمیانه و جایگاه ترکیه در آن ارائه می دهد. اردوغان مدلی غیرمتعارف را در زمینه تاریخ اخیر ترکیه انتخاب کرده است و تلاش می کند کشورش را به عنوان یک قدرت مستقل خاورمیانه معرفی کند. با انجام این کار، ترکیه با متحدان سنتی غربی خود، از جمله ایالات متحده، صف شکسته است و سیاست خارجی به سبک امپریالیستی را پذیرفته است که هدف آن بازگرداندن نفوذ ترکیه در دوران عثمانی به خاورمیانه و بالکان است. امروز، ترکیه علاوه بر سرکوب داخلی مخالفان و آزادی های روزنامه نگاری، که توسط شیوه حکومت داری اردوغان هدایت می شود، با جهانی متخاصم مواجه است. آنکارا تقریبا هیچ دوستی در خاورمیانه ندارد و با تهدیدی از سوی دشمنان تاریخی در حال ظهور مواجه است: روسیه و ایران. علاوه بر این، ترکیه نمی تواند به حمایت بی قید و شرط متحدان سنتی غربی خود تکیه کند. آیا اردوغان می تواند ترکیه را به کشوری امن بازگرداند؟ چه خطراتی پیش روی او و کشورش قرار دارد؟ چگونه ترکیه می تواند واقعا به یک قدرت بزرگ تبدیل شود و رویای مشترک بسیاری از ترک ها، سلاطین، آتاتورک و خود اردوغان را برآورده کند؟