کتاب ابن مشاغل حکایت یک زندگی سخت و پر فراز و نشیب است، حکایت کودکی که از همان دوران کودکی اش در پی کسب درآمد و امرار معاش است، کودکی که پدر و مادرش جدا می شوند و هردو دوباره ازدواج می کنند و زیر سایه پدر خوانده ای مهربان بزرگ می شود. از مکانیک و کارگری گرفته تا کار های هنری مثل نقاشی، همه و همه را انجام می دهد حتی در دانشکده حقوق درس می خواند و باز از آن جا به دانشکده ادبیات می رود اما هیچ یک شبیه به آن رویایی را که در سرش پرورانده نیست. کتاب ابن مشغله را می توان گفت که به نوعی زندگی نامه نادر ابراهیمی است اما نه آن چنان که خاطرات روز مره اش را ثبت کند بلکه حول محوری خاص که اشتغال است نوشته شده است. محور اصلی کتاب مشاغلی است که ابراهیمی از دوران کودکی تا بزرگسالی اش تجربه کرده و این تجربیات خود را به قلم تحریر در آورده است. در خاطرات ابراهیمی قهرمان داستان خودش است و این خاطرات را به گونه ای دراماتیک و جذاب بیان کرده. ویژگی دیگری هم که دارد این است که ابراهیمی توانسته ابعاد شخصیتی که از خودش ساخته را نیز توصیف کند. زندگی نامه داستانی ابراهیمی نه آنقدر داستانی است که از واقعیت دور شود و نه آنقدر واقعگرایانه است که خواننده از آن خسته شود. هنر ابراهیمی در ایجاد تعادل بین این دو صفحه ترازوست.