ماجراهای تقلبها و کپیهای شبههنرمندان حوزهی هنرهای تجسمی مربوط به سالهای منتهی به پایان قرن 1300 خورشیدی نیست و قدمتی به اندازهی تاریخ شکلگیری هنر مدرن در ایران دارند. هرچند تاریخ هنر مدرن به دلیل انتزاعی بودن و فرمهای پیچیدهی آثار خلق شده، در تمام جهان پر بوده از آثار ضعیف، کپی و تقلب، اما این موضوع در ایران از دیرباز یک معضل بوده و تا همین امروز نیز این معضل ادامه دارد. از همان دههی چهل خورشیدی، مقارن با دههی شصت قرن بیستم، آرامآرام کپیکارها و آثار بنجل و مبتذل از مدعیان هنر مدرن، محافل و گالریهای هنری ایران را دربرگرفتند و کار در دههی پنجاه به جایی رسید که در واکنش به این مسئله، گروهی هفت نفره از هنرمندان نوگرای ایران دست به تشکیل گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان ایران زدند. مارکو گریگوریان، مرتضی ممیز، غلامحسین نامی، سیراک ملکنیان، مسعود عربشاهی، میرعبدالرضا دریابیگی و فرامرز پیلارام اعضای این گروه بودند که ابتذال و کاسبکاری این جو ضد هنری و هجمهی شبههنرمندان را تاب نیاورند و با نوشتن مانیفست و برپایی نمایشگاهها و کارگاههای متعدد، جریانی بزرگ و تاریخساز را شکل دادند. کتاب «در جستوجوی آزادی» کوشش «آرمان خلعتبری» برای شناساندن تأثیر این گروه در دورهی کوتاه فعالیتشان بر هنر، هنرمندان و هنرآموزان ایرانی در دههی پنجاه و پس از آن است. این کتاب به نقش ویژهی گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان ایران در مقابله با هردو گرایش ضد مدرنیستی و شبهمدرنیستی ایرانی، پرداخته و دلایل به ثمر ننشستن ایدههای این گروه در سالهای پس از انقلاب ایران را نیز تشریح کرده است. «در جستوجوی آزادی: دربارهی گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان» برای همهی بخشهای درگیر در هنرهای تجسمی امروز ایران که دغدغهای دارند میتواند راهگشا باشد تا که بدانند ریشههای ناکامی هنر مردن حقیقی ایران چیست و این حجم نامتصور ابتذال، دزدی، کپیکاری و تقلب ریشه در چه و کجا دارد!