قضاوت دربارۀ ارزشهای اثری که در یک هزاره بزرگترین اثر ملّی ایرانیان و مورد علاقه و ستایش همگان بوده، برعکس آنچه در نظر اوّل تصوّر میشود، بسیار دشوار است؛ زیرا احتمالا هرگونه قضاوت ستایشآمیزی در این قبیل موارد حمل بر مبالغه و تعصّب خواهد شد. شاهنامه که قرنها مورد عنایت و محفلآرای عوام و خواص بوده، امروز به کلّی از دایرۀ توجه و اشتغال فکری و ذوقی عموم بیرون رفته است و بنابراین هرگونه بحث جدّی دربارۀ این حماسۀ بزرگ ارزش و مفهومی فراتر از مرزهای پژوهش ادبی پیدا میکند و با یک «مسألۀ مهم فرهنگی و اجتماعی و ملی» ارتباط مییابد. فردوسی منادی عزت و شرف ملت ایران و شاهنامه معتبرترین و موثقترین سند هویّت تاریخی و ملّی ایران است. اگر کسانی شاهنامه را مجموعۀ افسانهها و داستانهای پهلوانی یا مجموعۀ داستانها و سرگذشت پادشاهان بپندارند، قطعا اشتباه میکنند. شاهنامه مجموعۀ منسجمی از اساطیر باستانی و روایات تاریخی سنتی و داستانهای پهلوانی است که سرگذشت اقوام ایرانی را در چهارچوب آرمان ملّی منعکس میسازد و شهریاران و پهلوانان شاهنامه (تا پایان داستان اسکندر) نمایندۀ ادوار و حوادث فراموش شده و نمودار ازلی شخصیت انسان ایرانی و ایستادگی و پیکار و غم و شادی و بهروزی و تیرهروزی و صلاح و فساد او به شمار میروند. شاهنامه داستان رویارویی خصلتهای نیکان و بدان و پهلوانان و جبّاران و ایران و انیران و عناصر اهورایی و اهریمنی و جلوهگاه آرمانها و امیدها و ناامیدها و ناامیدیها و روزهای تاریک و روشن مردم ایران و از این لحاظ در عرصۀ پهناور فرهنگ و ادبیات ایران منحصر به فرد و به نظر بسیاری از دانایان و پژوهندگان در ادب و فرهنگ سایر اقوام و ملل جهان بینظیر است.