در طول شش دههی گذشته مدام سر زبانها بوده و بی وقفه کار کردهاست. سالی یکی دو فیلم ساخته، داستان و نمایشنامه و فیلمنامه نوشته، بازیگری کرده و حتی به خاطر اجرای ترومپت به همراه گروه دوستانش برای گرفتن جایزهاش به مراسم اسکار نرفته است! عینک کائوچویی میزند و در پنجاه و اندی سال گذشته از هجو کردن هیچچیز و هیچکس دست برنداشته، حتی خودش! آقای وودی آلن که از شوخی کردن دست برنمیدارد و مبدع نوع دیگری از کمدی در تاریخ سینماست که تا پیش از او مثالی نداشته، عاشق اینگمار برگمان است که یکی از تلخترین فیلمسازان تمام دورانهاست. همهی اینها در وجود او جمع شده و مخاطبان سینما را در مواجهه با آلن به دو دسته تقسیم کردهاند: شیفتگانش که او را در مقام یک فیلسوف و هنرمند بزرگ نشاندهاند و دیگرانی که معتقدند نباید او را جدی گرفت و هرچه کرده و میکند اهمیت چندانی ندارد. بههرروی هرچه هست، کتاب «سطرهایی برای تمام فصول: نیمقرن در محضر وودی آلن» با انتخاب و ترجمهی «پژمان طهرانیان»، بخشهایی از صحنههای فیلمهایی را در برمیگیرد که او یا نویسندهشان بوده یا نویسنده و کارگردانشان و عموم طرفدارانش با آن صحنهها و دیالوگهایشان خاطره دارند. سطرهایی برای تمام فصول، خاطرهبازی در دل بیش از نیمقرن خاطرهسازی هنرمندیست که حتی اگر بشود جدیاش نگرفت، نمیشود دوستش نداشت!