«جامعهشناسی شناخت» شاخۀ جدیدی از دانش جامعهشناسی است که در صد و پنجاه سال اخیر، نخست در فرانسه و آلمان و سپس در سایر کشورها در آثار اندیشمندان بزرگی همچون «یروزالم»، «دورکهایم»، «شئلر» و «مانهایم» مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است، اما این بدان معنی نیست که پیش از اینها رابطۀ میان جامعه و اندیشۀ انسانها از دید اندیشمندان و فیلسوفان مغفول مانده است. مرحوم منوچهر آشتیانی معرف علم نوپای جامعهشناسی شناخت در ایران بوده و چندین اثر در این زمینه از او منتشر شده است. وی در آخرین اثر خود یعنی «درآمدی بر تاریخ جامعهشناسی شناخت»، سیر تأمل بر رابطۀ دیالکتیکی میان «هستی و فکر» را از نخستین آغازههای تاریخ تفکر بشری از یونان و ایران باستان تا فلسفۀ مدرن دنبال کرده و این رابطه را در اندیشۀ متفکران معاصر از «بیکن»، «دکارت» و «کنت» تا «مارکس»، «هگل»، «شئلر» و «دورکهایم» و سایرین پی گرفته است.