«کمونیسم» کتابیست برای پایان دادن به بسیاری از توهمات، دروغها و فریبهایی که سالهاست به خورد همه دادهاند تا به همگان بقبولانند که منفعتطلبی، خودخواهی، تجاوز به حقوق دیگران، تخریب محیط زیست، اهمیت ندادن به سرنوشت جامعه، زمین و همهچیز، پا گذاشتن روی سر دیگران و له کردنشان به خاطر منافع شخصی و درکل همهی رذایل بشری، بخشی از واقعیت همهی انسانهاست که نه فقط باید بپذیریدشان بلکه آن را با حمایت نظام سرمایهداری عملیاتی کنید! بینی آدامچاک در کمونیسم نکتههای دیگری را هم گوشزد میکند که فهم آنها نیز ضروریست: افسانهپردازیها و دروغها پیرامون حرفها و نوشتههای مارکس از سوی رسانههای تکصدایی نظام سرمایهداری جهانی که هیچوقت نگفتهاند مارکس و پسازآن انگلس، در تعریف «دیکتاتوری پرولتاریا» نوشتهاند که مقصودشان «دولت جمهوری دموکراتیک» است و نه حکومت دیکتاتوری فردی و حزبی! با خواندن این کتاب به تعریف درست و روشنی از کمونیسم و سرمایهداری میرسید و درنهایت همهی آنچه ناممکن فرض شدهاند را ممکن میدانید! همانطور که بشر در طول تاریخش فکر نمیکرد یک نظامی به نام سرمایهداری جهان را در دست بگیرد و در حدود دویست سال، چند میلیون سال زمین را به نابود شدن نزدیک کند، ولی به هر روی چنین سیستم نابودگر روی زمین بر سر کار آمد و شد آنچه نباید میشد! به همین ترتیب میتوان این توهم را که نمیتوان جهانی بهتر، سالمتر و اخلاقیتر، عاری از فقر و کشتار و نابودی داشت را کناری گذاشت و برای ساختن جهانی بهتر رویاهای زیبا و عملی در سر پروراند. کتاب «کمونیسم: داستانی کوتاه دربارهی اینکه چگونه همهچیز میتواند متفاوت باشد» یکی از بهترینهاست برای شناخت جهانی که صاحبان قدرت و ثروت برایمان ساختهاند و با دروغها و فریبهایشان کمونیسم را به هیولایی تبدیل کردهاند که باید از آن ترسید، درحالیکه کمونیسم فقط میخواهد بگوید که «ای مردم، دارید بد زندگی میکنید!»، به زندگی خوب فکر کنید و به امکان تغییر و برای رسیدن به آن دست به کار شوید.