این کتاب دوازده فصل کوچک را دربردارد. عنوان این فصلها از این قرار است: لیلی خودش را به آتش کشید؛ لیلی تشنهتر شد؛ لیلی زیر درخت انار؛ لیلی نام تمام دختران زمین است؛ شیطان از انتشار لیلی میترسد؛ لیلی رفتن است؛ لیلی نام دیگر آزادی؛ لیلی پروانهی خدا؛ اسب سرکش در سینهی لیلی؛ لیلی چشم به راه است؛ لیلی مردد بود؛ و لیلی زندگی کن. با هم فصل «لیلی زیر درخت انار» را میخوانیم: «لیلی زیر درخت انار نشست. درخت انار عاشق شد، گل داد، سرخ سرخ. گلها انار شد، داغ داغ. هر اناری هزار تا دانه داشت. دانهها عاشق بودند، توی انار جا نمیشدند. انار کوچک بود، دانهها ترکیدند، انار ترک برداشت. خون انار روی دست لیلی چکید. لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید. مجنون به لیلیاش رسید. خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود. کافی است انار دلت ترک بخورد.»