خواهرها و برادرها با هم رابطه بسیار پیچیدهای دارند و از هم چیزهای زیادی میآموزند. وقتی خواهرها و برادرها را تماشا میکنم به این فکر میافتم که به قدر کافی به رابطه بین آنها اهمیت نمیدهیم. از این امر تعجب میکنم، زیرا میبینم اغلب بچهها زمان بیشتری را با همشیرهای خود میگذرانند تا با والدینشان. بیشتر مطالبی که درباره این رابطه نوشتهاند منفی است. تا کسی میگوید «همشیر» به یاد «رقابت» میافتیم. نوزاد جدید؟ ای وای! فرزند بزرگتر حسادت نمیکند؟ در عین حال از نیمه پر لیوان کمتر چیزی میشنویم. مثلا از کودک مضطرب شش سالهای که در هفته اول مدرسه در حیاط ایستاده و خوشحال است که برادر بزرگترش هوای او را دارد. یا از کودک هشت سالهای که دیگر از تاریکی نمیترسد چون از حالا با برادر بزرگترش اتاق مشترکی دارد. یا از پسرهای پانزده سالهای که از بخت خوبشان خواهر دارند و برخلاف دوستانشان از صحبت کردن با دخترها نمیترسند!