به گفته ی مایکل استنفورد، نویسنده ی این کتاب، فلسفه تاریخ دو وظیفه دارد که یکی درک ماهیت فعالیت مورد مطالعه تاریخ است و دیگری بررسی مسائل و معماهایی که از آن فعالیت ناشی می شود ولی با فنون و ابزار متعلق به فعالیت موردنظر نمی توان از عهده آنها برآمد. بنابراین، تلاش های انجام شده در سده بیستم برای نشان دادن تاریخ چونان نوعی علم تجربی یا چونان شکلی از ادبیات، اشتباه و برخطا هستند. تاریخ یک مفهوم نیست بلکه یک فعالیت است، ولی نوعی فعالیت بی نظیر. وظیفه اصلی فیلسوف درک ماهیت خاص آن فعالیت است در فراگیرترین معنایی که من مدنظر قرار داده ام. به باور من بهترین کار این است که تاریخ را بحثی بی پایان بدانیم که بخشی مهم از گفت وگوی پایدار بشر را تشکیل می دهد. چنین موضعی در پاسخ به دو پرسش همواره موجود و مطرح درباره جایگاه و چگونگی رفتار ما در این دنیا بسیار موثر خواهد بود: « اکنون در کجا هستیم » و « چه باید بکنیم » ؟ هیچ کدام از این پرسش ها معطوف به گذشته نیستند، ولی واقعیت گذشته و درک و برداشت ما از آن برای یافتن پاسخ های معتبر و مناسب ضروری هستند. فلسفه تاریخ باید بحث و نقدی عقلانی درباره این مسائل باشد؛ بحث و نقدی که، مانند خود تاریخ، نباید پایان یابد. کتاب درآمدی بر فلسفه ی تاریخ، انبوهی از مسائل فلسفی را که تاریخ ارائه میکند، آشکار میکند و خواننده را به تفکر بیشتر در مورد چگونگی رشد این مسائل از پرسشهای تاریخی تشویق میکند.