یاکوب فون گونتن رمانی از نویسنده سوئیسی رابرت والسر است که برای اولین بار در سال 1909 به زبان آلمانی منتشر شد. یاکوب فون گونتن روایت اول شخص است که توسط قهرمان اصلی آن روایت می شود، مرد جوانی با پیشینه نجیب که از خانه فرار می کند و تصمیم می گیرد بقیه زندگی اش اینگونه را بگذراند. برای گذران زندگی خود و در خدمت دیگران بودن ، او در موسسه بنجامنتا، مدرسه ای برای خدمتگزاران، ثبت نام می کند. والسر این رمان را بر اساس تجربیات خود بنا کرد: پس از ورود به برلین در سال 1905 در مدرسه ای برای خدمتکاران شرکت کرد و زمستان بعد به عنوان پیشخدمت خدمت کرد. والسر در یاکوب فون گونتن ازروایتی معمولی و درونی شده استفاده میکند و رمان را به چیزی تبدیل میکند که مترجم والسر، کریستوفر میدلتون در پسگفتار رمان، «یک تکگویی داستانی تحلیلی» مینامد. یاکوب فون گونتن از خانواده ای مرفه است. پدرش ماشین و اسبی در اختیار دارد و مادرش صحنه ی خودش را در تئاتر دارد. برادرش یوهان هنرمند شناخته شده و با سابقه ای است که سبک زندگی بورژوایی را پرورش می دهد و در محافل نخبگان حرکت می کند. ژاکوب از خانه فرار می کند تا از سایه طاقت فرسای پدرش که یک پیرمرد است بگریزد. او به مدرسه ای برای خدمتکاران می پیوندد که در یک طبقه در پشت خانه ای در برلین قرار دارد. مدیر این موسسه آقای بنجامنتا است. به دلیل کمبود کادر آموزشی، دانشآموزان توسط خواهر مدیر مدرسه، لیزا بنجامنتا، آموزش میبینند. در واقع معلمان بیشتری هستند، اما آنها یا غایب هستند یا گفته می شود که در خواب عمیق هستند. و ...