یکی از اعضای حزب کمونیسم شوروی، 25 سال پس از فروپاشی شوروی و بلوک شرق در یادداشتی نوشت که تفاوت مردم روسیهی امروز با زمان شوروی این است که دیگر حوصلهشان سر نمیرود چون مثل زمان شوروی نیست که دغدغهی مسکن، بهداشت، آموزش و ... وجود نداشت و امروز اینقدر بدبختی دارند که سر میز شام دربارهشان باهمدیگر حرف بزنند و حوصلهشان سر نرود! از طنز نهفته در این ملهها که بگذریم و قبول کنیم که مقصود حرف تطهیر رژیم سرکوبگر شووری نیست، میتوانیم به نکتهی دیگری توجه کنیم. همان چیزی که روشنفکران بسیاری در بلوک شرق به آن پرداختهاند. اینکه به واقع فروپاشی شوروی و یوگسلاوی سابق و دیگر کشورهای نزدیک به اینها، آیا به پیشرفت کشورهای برآمده از دل این ماجرا و سعادت و خوشبختی مردماش منتهی شد؟! اسلاونکا دراکولیچ کروات مانند بسیاری دیگر معتقد است که به واقع اینگونه نبوده است! این نویسنده که پیش از این، بالکان اکسپرس، کافه اروپا و ... از او منتشر شده بود، حال در آغاز دههی سوم هزارهی سوم و سی سال پس از فروپاشی شوروی و یوگسلاوی، با کتاب «دیدار دوباره در کافه اروپا»، سعی کرده وضعیت مردم شرق اروپا را شرح دهد که گویی هیچگاه نمیتوانند عضوی از اروپا باشند و در کافهی حضرات غربی خوش بگذرانند. دراکولیچ که معتقد است چیزی که نام کمونیسم بر آن گذاشته بودند - همان موقع هم ما میدانستیم نسبتی با کمونیسم ندارد – و وقتی رفت سرجایمان در کافه اروپای خیالیمان نشتسم و خندیدیم حتی، امروز پس از سه دهه، کشورهای برآمده از آن، به واسطهی فساد همهگیر و سرتاسری، ملیگرایی بلاهتبار، فقر و بیکاری، جز فرتوتی و ناامیدی، چیزی در چشمان مردمانشان نمیبینی. حالا که خوب خندیدند و خندیدیم، وقتش است که به دیدار دوباره در کافه اروپا بپردازیم!