اگرچه بیشتر مردم از تئاتر و ایران یکسان صحبت نمی کنند، اما بیان دراماتیک همیشه پای ثابت فرهنگ ایرانی بوده است. حدود 2500 سال پیش، پادشاهان و مردم عادی به طور یکسان توسط تئاتر کمیک به شکل رقص و میم، همراه با موسیقی مورد تحسین قرار می گرفتند. رقصندگان اغلب نقاب میپوشیدند، که بقایای دوران پیشین بود، زمانی که چنین رقصهایی بهعنوان مناسک مذهبی اجرا میشد. درام کمیک نیز شکلی بیسابقه به خود گرفت، که در آن موقعیتهای اجتماعی مورد تمسخر قرار میگرفت و مردم با تقلید از لهجهها و رفتارهایشان مورد تمسخر قرار میگرفتند. یکی دیگر از هنرهای نمایشی باستانی، نمایش عروسکی بود، که اکنون بسیار زودتر از تاریخ تایید شده آن در حدود 1000 پس از میلاد وجود داشته است. فقط عروسک های دستکشی و زهی در ایران رایج بود. گرچه برای مدت کوتاهی تمرین شد، اما نمایش عروسکی سایه نتوانست طرفدارانی را به دست آورد. درام روایی مانند رقص کمیک و میم از مناسک مذهبی سرچشمه می گیرد. با گذشت زمان، مراسم مذهبی تکامل یافت و باعث ایجاد یک سنت حماسی سکولار رایج شد که در ایران پیش از اسلام بسیار رایج بود. کلامی شعر، داستان سرایی، مرثیه خوانی و تعزیه خوانی که اغلب با موسیقی همراه بود رونق یافت. در دوران اسلامی، این هنر تداوم یافت و با مرثیه خوانی و تلاوت های عمومی در مورد دلاوری های پادشاهان باستان به آن انگیزه داد. علاوه بر این، ایران تنها شکل نمایش حماسی مذهبی اسلامی (تعزیه خوانی) را تولید کرد که شهادت امام حسین را بازسازی می کند. در تئاتر سنتی ایران، تفاوت واقعی بین فرهنگ بالا و پایین وجود نداشت، اگرچه هنرمندانی که به دربار سلطنتی وابسته بودند و توسط ثروتمندان حمایت میشدند نسبت به کسانی که برای عموم اجرا میکردند، شایستگی بیشتری داشتند. به استثنای درام مذهبی و روایی، از متون مکتوب به ندرت استفاده می شد.