سه داستان مورچه ی آرژانتینی، مه دود و ناظر، به نوعی باز تابنده ی نگاه نیچه ای کالوینو به مناسبات انسانی و نفرت او از میان مایگی است. او با این داستان ها، انفعال، رفتار واکنشی و عدم خلاقیت افعال برآمده از افعال بردگان را نشان می دهد. البته کالینو با اختیار کردن راوی خویش از میان همین بردگان، طنز سرخوشی خاصی به داستان می بخشد. این داستان ها ترکیبی از روایت و تأمل است که به ویژه در ناظر، فضاسازی و شخصیت پردازی به عناصر غالب داستان بدل می شود، و خرده روایت ها جای روایت اصلی را می گیرد، و آن چه در این میان مهم است، نوع برخورد انسان های مختلف با حوادث بیرونی است و خود این حوادث تقریبا موضوعیت خود را از دست می دهد: هجوم مورچه ها، آلودگی هوا، اعتصاب، انتخابات و...این سه داستان به نوعی تمامی مضامین و دلبستگی های کالوینو را در خود خلاصه کرده است، علم، فولکلور، طنز، زندگی روزمره و داستان سرایی.