معزالدین فاطمی، خلیفه فاطمی، در سال 356 هجری ساکن شهر منصوریه است، او رازی را در سر دارد که جز فرمانده وفادارش جوهر به کسی دیگر نتواند گفت، معز معتقد است که نباید دو خلیفه در دنیا باشند و لازم است تا هرچه زودتر به خلافت عباسیان پایان داده شود، جوهر نیز با او هم عقیده است اما از دسیسه بیم دارد و ترسان است از این که حمدون و دیگران به دشمنی با آن ها برخیزند، او چاره کار را تنها در این می داند که لمیاء دختر زیبا و دلاور او را به گونه ای محترمانه که بوی حمایت و دوست داشتن بدهد گروگان بگیرد یعنی راه گشایش را این می داند که لمیاء را برای فرزند خود خواستگاری کند، به این ترتیب میان آن ها پیوند خویشاوندی برقرار می شود و پدر او و مردانش از طرفداران آن ها می گردند. انتقام لمیاء رمانی تاریخی است که گاه عناصری در آن مشاهده می گردد که چندان با تاریخ زمانی که از آن دلالت دارد همخوانی ندارد و لازم است خواننده تنها از جنبه تاریخی آن بهره جوید و چندان خود را درگیر این عناصر و کلمات نسازد.