رمان حاضر روایتگر سرگذشت ابومسلم خراسانی، فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاه جامگان، است. او که سودای براندازی حکومت بنی امیه و برپایی حکومت بنی عباس را در سر می پروراند، به منظور دست یابی به هدف خویش به قصر بزرگ ترین مالکان خراسان، امیر بزرگ، می رود. امیر بزرگ یعنی مالک که تا چندی پیش از حامیان ابومسلم بوده و قول داده که ایرانیان را یاری کند، به دلیل شکست های پیاپی هواخواهان عباسی در جنگ ها به امیر عرب روی می آورد، اما این موضوع را از ابومسلم پنهان می کند. مالک که امیر عرب را برای ازدواج با دختر زیبارویش گلنار در نظر گرفته است، هیچ خبر ندارد که او دل به ابومسلم خراسانی بسته است.