این کتاب روایتگر ماجرایی پیرامون ارمانوسه مصری است، دختری جوان و زیبا که فرزند مقسوس حکمران مصر است و آن چنان آوازه ی زیبایی او همه جا را فراگرفته که پسر امپراتور روم را برای همسری او برگزیدند. حال آنکه ارمانوسه علاقه ای به نامزد اجباری خود ندارد و دل در گرو جوانی دلاور و شجاع به نام ارکادیوس بسته؛ این در حالی است که دشمنی سختی میان پدر ارمانوسه و معشوق او جریان دارد و دختر چاره ای ندارد جز اینکه منتظر بماند تا خدمتکار مخصوصش برباره چاره ای بیاندیشد و راه را برای رسیدن دو عاشق به یکدیگر بگشاید. این رمان تاریخی ضمن به تصویر کشیدن ماجرای ارمانوسه و ارکادیوس ماجرای ورود اسلام و اعراب را به مصر نمایش می دهد.