نمادها و تمثیلها همواره در تاریخ ادیان و اعماق ذهن و روان بشر، از تداوم، وحدت و ثبات خاصی برخوردارند و بر مبنای ساختارهای مشابه به پیش میروند. نمادهای شاعرانه همواره تجسم و تبلور رازهای ناخودآگاه فردی و جمعی هر قوم و تمدنی است؛ نمادهای ناب طبیعی از گذشته تاکنون از وجههای قدسی و روحانی برخوردار بودهاند. گیاهان و عناصر نباتی در شکل رمزی و نمادین خود نمایانگر ارتباط عالم ناسوت با عوالم برتر بودهاند و موضوعاتی چون مراتب وجودی، گیاهتباری انسان، تناسخ در قالب تصویرپردازیهای نباتی، اسطورۀ درخت کیهانی، درختان مذهبی و همگی گویای تداخل عوالم انسانی با عوالم طبیعی گیاهی و نمایانگر اتصال روح به عالم بالا هستند. نگارنده در کتاب حاضر به مطابقت نمادها و رمزها و کاربردهای ادبی نباتات با متون برجستۀ منظوم فارسی از آغاز تا قرن هشتم و نیز اشعار پنج شاعر بزرگ معاصر نیما، فروغ فرخ زاد، سپهری، اخوان ثالث، و شاملو پرداخته است. وی آن دسته از مرزها و نمادها در شعر فارسی را بررسی میکند که از جنبۀ تحلیلی و قدسی برخوردار هستند و در ادامه کاربردهای ادبی نباتات و مواردی را که صرفا جنبۀ تصویر دارند بررسی کرده است.