در آغاز دهه نود میلادی، دوره جدیدی از استعمار و سلطه بر کشورها آغاز شد که از آن تحت عنوان سلطه پست مدرن یاد میشود. در این دوران گفته میشد که ارزشهای لیبرال دموکراسی در سراسر جهان به صورت یک جریان غالب و مسلط درآمده است و همه کشورها و جوامع باید در برابر آن تسلیم شوند. فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی و به دنبال آن پایان جنگ سرد و قرار گرفتن آمریکا در جایگاه تنها ابرقدرت دوران، به این کشور فرصت داد تا دیگر بازیگران بینالمللی را وادار به پیروی از اهداف و الگوهای خویش سازد. آمریکا در طول این دهه، به صورت جدی، تلاشهایی را برای شکلدهی به نظام تک قطبی و جهانی ساختن نظام لیبرالی و سرمایهداری آغاز کرد. طرح دکترین بوش پدر تحت عنوان «نظم نوین جهانی» و نظریه «پایان تاریخ» توسط فرانسیس فوکویاما و همچنین نظریه «برخورد تمدنها» توسط ساموئل هانتینگتون در راستای ایده نظم جدید مطرح شدند. در این کتاب، بحث سلطه و نظام سلطه، به عنوان پدیدهای در جامعه و نظام بینالملل، در ذیل تحولات جهان غرب در طی چهارصد سال اخیر و به ویژه در جهتگیری توسعهطلبانه و امپریالیستی قدرتهای استعمارگر غربی به سمت بقیه جهان مورد مطالعه و کنکاش قرار گرفته است.