جان آزاده برگردان یکی از مهمترین و یگانهترین واژهها در زبان سانسکریت است: «بدی چیتا». هنگامی که از بدی چیتا حرف میزنیم درحال رجوع به بیداری ابدی و نمود ازلی – ادبی آزادی و آزادگی در سویدای جانهای زندهی حاضر در جهان هستیم. پهما چودرون، یکی از بزرگترین رهبران معنوی جهان، همواره با گفتارهایش در حال اشاعهی حکمتهای انسانساز ذن و بودیسم بوده است و کتاب «جان آزاده» مجموعهای از مهمترین گفتارهای این حکیم بزرگ بر محور بدی چیتاست. چودرون در این کتاب در گفتارهایی کوتاه که هرکدام نوعی پرسش را درون عنوان یا متن خود دارند، ابتدای امر نشان میدهد که چرا آغاز انسان بودن پرسش از خویشتن خویش در مقام انسان است و سپس مواجهه با جهان و پدیدههایش. در «جان آزاده» مفاهیم و تعابیری آرامآرام و پیدرپی میآیند و پرسشها و توصیفات آمده و شکل میگیرند و حکمتهای چندهزارساله را به وضعیت انسان معاصر پیوند میزنند. شجاعت، ترس، امید، ناامیدی، تنهایی، خشم، رنج، خواب، بیداری، آغاز، پایان، تولد، مرگ، ذهن، قلب و ... همه و همه در جان آزاده خانه دارند و میشود با حضور در متن این نوشتهها، متوجه سبک و شیوههایی از زندگی شد که میتوان برای آرامش و بودن در جهان و نیل به صلح و آزادی، آنها را برگزید و به کار بست.